009
ميشود پرده ي چشمم پر كاهي گاهي
ديده ام هر دو جهان را به نگاهي گاهي
وادي عشق بسي دور و دراز است ولي
طي شود ره صد ساله به آهي گاهي
در طلب كوش و مده دامن اميد ز دست
دولتي هست كه يابي سر راهي گاهي
....
پست عوض شد
...
اين شعر قشنگو از اقبال لاهوري تو ذهنم بود
اينو بياد تنها عشق زندگيم
عاطفه گذاشتم
اميدوارم هر جا هستي
موفق باشي
...
+ نوشته شده در جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۱ ساعت 20:29 توسط رضا
|
خلاصه که