061

چاره ای نبود

باید میرفت

منم یروز باید برم

جالبه یه تسبیح بشه بهترین چیزی که میتونه برای رفع همه ی تنهاییش باشه

چی بگم 

محمد داره میره خدمت...

.....

دیروز شاهین گیر داده که پسر تو عاشقی

هر چی من میگم نه

کوتاه نمیاد

اخه مگه میشه

ول کن بابا

خب با تنهایی که بیشتر حال میکنم

راحتم بذار جون مادرت..


060

وقتی تصمیم گرفتم عین پارسال ترم تابستون بگیرم

به اینش فک نکردم که میمیرم از گرما

نمیدونم ترم تابستون قبل چجور طاقت اوردم

صبحا هم که باید از کله سحر پاشم برم دانشگاه

از اون ور شیش عصر لِه بیام خونه

لعنت به بی وسیله ای

نمیدونم چیکار کنم

آخه بگو نونت کم بود

والا

ولی رو هم رفته خدارو شکر

.........

میگرن شاکی شده بود چرا up نمیکنم

بخدا هیچ چیزی که در خور باشه واسه نوشتن نیست دیگه

ولی

 پنجشنبه هفته قبل عروسی مهدی بود

رفتم

مراسم می زنون هم بود

دیگه که چهارشنبه قبل گوشی کادو گرفتم

از داداشم. . ابی.دمت گرم ابی جون..

نوکیا 311 رنگش سفید یخچالی

منم گوشیمو یادگاری دادم بهش

دیگه که ترشی آلبالو هم جا افتاده با می...

دیگه همش آهنگ مُقصرش تو بودی احمد سعیدی رو گوش میدم یه چن روزه

دمش گرم بچه شیرازه آآآآآآآآ

خلاصه

تصمیم گرفتم واقعا  باز ماشین بخرم..

آهان وبلاگ یاسی هم ف ی ل*تر کردن هفته قبل

البته درست شد

خب دیگه مابقی اخبار رو تو پست بعد به عرضتون میرسونم...

دوستون دارم

بدرود..